Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرآنلاین، اون متیوز، تحلیگر نشریه اسپکتیتور در امور روسیه، در مقاله ای برای این پایگاه انگلیسی نوشت:

در اوایل اکتبر ۲۰۲۱، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، ویلیام برنز، رئیس سیا و دیگر اعضای ارشد تیم امنیت ملی ایالات متحده در دفتر بیضی شکل گرد هم آمدند تا در یک جلسه توجیهی نگران کننده اظهارات ژنرال مارک میلی، رئیس ارتش ایالات متحده را بشنوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اطلاعات جمع‌آوری‌شده توسط آژانس‌های جاسوسی غربی حاکی از آن است که ولادیمیر پوتین ممکن است در حال برنامه‌ریزی برای حمله به اوکراین باشد. بر اساس یادداشت‌های کوتاهی که میلی با واشنگتن پست در میان گذاشت، اولین و اساسی‌ترین مشکلی که بایدن با آن مواجه بود این بود که چگونه «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» را علیه کشوری با قابلیت هسته‌ای خارق‌العاده «بدون رفتن به جنگ جهانی سوم» تضمین و اجرا کند.

میلی چهار پاسخ ممکن ارائه کرد: «نه. ۱: بین ارتش آمریکا یا ناتو با روسیه درگیری جنبشی نداشته باشید. شماره ۲: مهار جنگ در داخل مرزهای جغرافیایی اوکراین. شماره ۳: تقویت و حفظ اتحاد ناتو. شماره ۴: اوکراین را قدرتمند کنید و به آنها ابزاری برای مبارزه بدهید.

با نزدیک شدن به اولین سالگرد تهاجم فاجعه آمیز پوتین، ایالات متحده هر چهار خط قرمز خود را به حد خود رسانده است. جنگ از نظر جغرافیایی همچنان مهار شده است، اما سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در ماه دسامبر، ایالات متحده و ناتو را به ایفای «نقش مستقیم و خطرناک» در جنگ متهم کرد، که تنها کمی کمتر از اعلام جنگ واقعی ناتو است. ناتو تا حد زیادی متحد باقی می ماند، اگرچه شکاف هایی در این اتحاد ظاهر می شود. رئیس جمهور کرواسی، زوران میلانوویچ، اخیراً اعلام کرد که «مخالف ارسال هرگونه سلاح کشنده [به اوکراین] به دلیل طولانی شدن جنگ است» و حمایت غرب از کیف را «عمیقاً غیراخلاقی می داند زیرا راه حلی وجود ندارد». ارتش اوکراین اکنون نسبت به بسیاری از اعضای ناتو مجهزتر است، اما برای مهار پیشروی های روسیه در دونباس تلاش می کند و ممکن است از حمله اوایل بهار به شدت آسیب ببیند.

بیشتر بخوانید:

روسیه ابزارهای ادامه جنگ را دارد، اما تا کی؟ وعده اروپا درباره دهمین بسته تحریمی علیه روسیه رایزنی مقام آمریکایی در امارات درباره تحریم‌های ایران و روسیه

بنابراین در حالی که غرب از حد و مرز تامین تانک‌های جنگی به کیف عبور می‌کند، ارزش آن را دارد که اولین و مبرم‌ترین معمای میلی را دوباره مرور کنیم - اینکه چگونه از تبدیل شدن درگیری اوکراین به یک جنگ جهانی جلوگیری کنیم.

هر یک از طرفین هنوز یا در تلاش برای پیروزی مستقیم هستند، یا حداقل در تلاش هستند تا موقعیت خود را در میدان نبرد تقویت کنند

سناریوی پیروزی اوکراین واضح است: بیرون راندن نیروهای روسیه از هر وجب از خاک خود، از جمله کریمه و «جمهوری‌های» خودخوانده دونباس که به روسیه ضمیمه شده‌اند. برخی از مقامات کیف همچنین از وادار کردن روسیه به پرداخت غرامت و قرار دادن فرماندهان آن - از جمله پوتین - در اسکله دادگاه بین‌المللی جنایات جنگی صحبت کرده‌اند.

اما این موضع زلنسکی همیشه نبوده است. در روزهای اولیه جنگ و همچنین در طول چندین دور مذاکرات شکست خورده بین مسکو و کیف که با میانجیگری ترکها در ماه مارس و آوریل انجام شد، زلنسکی به طور گسترده اشاره کرد که هم عضویت کامل در ناتو و هم وضعیت کریمه و دونباس قابل مذاکره است. پس از عقب نشینی نیروهای روسیه به مرزهای قبل از ۲۴ فوریه (که مستلزم ترک کریمه و مناطق شورشی دونباس تحت کنترل موقت روسیه است) تحت نظر بین المللی همه پرسی قرار می گیرد.

در نگاه به گذشته، این توافقی بود که پوتین باید انجام می داد. اما گفتگوها به دلیل گستاخی و ناسازگاری روسیه شکست خورد، زیرا اوکراین شروع به کسب پیروزی های تاکتیکی در میدان نبرد کرده بود، و شاید مهمتر از همه، به این دلیل که زمینه حمایت نظامی غرب به زلنسکی اجازه داد تا عمل گرایی اولیه خود را که ناشی از ضعف بود، کنار بگذارد. تغییر به موضع حداکثری که از نظر اخلاقی واضح تر اما از نظر سیاسی و نظامی خطرناک تر بود.

به گفته گیدئون رز، نویسنده کتاب چگونه جنگ‌ها پایان می‌یابد، هر جنگی که تا به حال انجام شده سه مرحله داشته است: حمله آغازین، مبارزه برای برتری و پایان بازی. این پایان بازی ناگزیر یکی از این دو نتیجه را دارد: یا جزر و مد جنگ به طور غیرقابل برگشت به نفع یک طرف تغییر می کند، مانند پیروزی های متفقین در سال های ۱۹۱۸ و ۱۹۴۵، یا این درگیری به نوعی صلح مورد توافق دوجانبه ختم می شود - در بهترین حالت، صلحی با مذاکره، مانند آن. بین مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۳، در بدترین حالت یک بن بست فرسوده، مانند کره در سال ۱۹۵۳ یا قبرس در سال ۱۹۷۴.

به هر حال پوتین در حال آماده سازی یک حمله بزرگ در اطراف سولدار برای ایجاد پیشرفت های خونین است.

جنگ در اوکراین در حال حاضر هنوز در مرحله میانی خود است: مبارزه برای برتری. نه روسیه و نه اوکراین علاقه‌ای به مذاکره ندارند، زیرا هر یک از طرفین هنوز یا در تلاش برای پیروزی مستقیم هستند، یا حداقل موقعیت خود را در میدان نبرد تقویت می‌کنند و بنابراین موضع قوی‌تری دارند که در نهایت می‌توانند از آن شرایط صلح برقرار کنند. رهبران ارشد اروپایی ناتو با موضع آمریکا مبنی بر تامین تسلیحات تهاجمی به کیف همسو شده اند. حتی اولاف شولتس، صدراعظم آلمان - که قبل از حمله مایل بود چیزی مرگبارتر از یک محموله ۵۰۰۰ کلاه ایمنی به کیف بفرستد - سرانجام با ارسال تانک های جنگی لئوپارد ۲ موافقت کرد.

وقتی کمی عمیق‌تر به این وحدت ظاهری متحدان بپردازید، شکاف روشنی بین دیدگاه ناتو برای پیروزی و دیدگاه اوکراین پدیدار می‌شود. زلنسکی اصرار دارد که برای بازگرداندن تمامیت ارضی اوکراین، کریمه باید بازپس گرفته شود. مفسران برجسته غربی مانند ژنرال بازنشسته بن هاجز، فرمانده سابق ارتش ایالات متحده در اروپا، اصرار دارند که تصرف کریمه برای امنیت نظامی آینده اوکراین "از لحاظ استراتژیک حیاتی" است. اما روشن است که نبرد برای پس گرفتن کریمه و جمهوری‌های شورشی سابق دونباس، مستلزم جنگ با نوع بسیار متفاوتی از جنگ است. به جای آزادی، جنگ فتح خواهد بود. الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ آشکارا غیرقانونی بود و رفراندوم بعدی که در آن ۹۷ درصد رأی دهندگان پیوستن به فدراسیون روسیه را انتخاب کردند، به دور از آزادی یا عادلانه بود. اما به همان اندازه واضح است که اکثریت قابل توجهی از کسانی که اکنون در کریمه زندگی می کنند روس هایی هستند که نمی خواهند اوکراینی باشند.

وضعیت در جمهوری‌های دونباس چندان واضح نیست – به ویژه به دلیل پاک‌سازی قومی گسترده که دو سوم جمعیت قبل از جنگ جمهوری‌های دونتسک و لوگانسک را ترک کرده‌اند. "آن نیوات" از روزنامه لوپوینت فرانسه، یکی از معدود روزنامه نگاران غربی مستقل که در پایان سال گذشته از دونباس تحت کنترل روسیه بازدید کرد، به من می گوید که "با کسی که بخواهد دوباره به اوکراین بپیوندد ملاقات نکرده است". این با گزارش من در دونتسک و لوگانسک (لوهانسک به اوکراینی) در سال ۲۰۱۴ کاملاً مطابقت دارد - آن دسته از افرادی که نسبت به کیف دلسوز بودند مورد آزار و اذیت و وحشت قرار گرفته و فرار کردند، در حالی که آنهایی که باقی ماندند کم و بیش یکسان ضد اوکراینی بودند. اینکه آیا خون ریخته شده آنها باعث می شود که آنها و عزیزانشان کم و بیش با کیف همدردی کنند یا نه، باید دید؛ اما گزارش اخیر نیویورک تایمز بر وفاداری تقسیم شده حتی در میان مردم محلی خرسون و بخش‌هایی از دونباس که توسط نیروهای کی‌یف آزاد شده‌اند اشاره دارد.

این یک سوال بسیار ناراحت کننده را ایجاد می کند - آیا غرب می خواهد مردم را مجبور کند که دوباره به کشوری بپیوندند که نمی خواهند بخشی از آن باشند؟ در اوکراین، این موضوع حتی قبل از جنگ تابو بود. اولین وزیر خارجه زلنسکی، وادیم پریستایکو، که اکنون سفیر قابل تحسین اوکراین در لندن است، پس از اینکه پیشنهاد کرد آینده دونباس باید به مردم محلی واگذار شود، برکنار شد. فاجعه این جنگ این است که راه حل عادلانه یا مطمئنی وجود ندارد. واگذاری رسمی کنترل بخش‌هایی از دونباس و کریمه به پوتین، پاداشی برای تجاوز و ایجاد یک خطر اخلاقی عظیم خواهد بود. اوکراین بدون مرز طبیعی یا قابل دفاع باقی می ماند و رژیم کرملین در قدرت باقی می ماند که همچنان یک خطر آشکار برای کیف و همسایگانش است. در مقابل، حمایت از پیشروی اوکراین به سوی مرزهای سال ۱۹۹۱، مستلزم حمایت از چیزی است که مردم محلی آن را جنگ فتح اجباری می‌دانند. به طور جدی تر، از دست دادن دونباس و کریمه - مسلماً اگر تاریخ روسیه را درنظر بگیریم - برای رژیم پوتین کشنده خواهد بود مانند شکست در جنگ روسیه و ژاپن، جنگ جهانی اول و افغانستان برای تزارها و اتحاد جماهیر شوروی. بسیاری از اوکراینی‌ها، به دلایل دردناکی واضح، دقیقاً از آن استقبال می‌کنند، مانند بسیاری از حامیان کیف در غرب. اما یک روسیه در گوشه و کنار، در حال فروپاشی و مجهز به سلاح هسته‌ای، دقیقاً سناریوی آرماگدون را به خطر می‌اندازد که ایالات متحده برای اجتناب از آن تلاش کرده است.

راه حل سازش دولت بایدن این بوده است که به طور پیوسته ارتش روسیه را سرکوب کند و در عین حال رویارویی مستقیم بین کرملین و ناتو را تحریک نکند و در عین حال برای حفظ اعضای بدبین تلاش کند. اما مجارستان، اتریش و کرواسی همچنان مخالف ارسال تجهیزات نظامی بیشتر هستند. راست ایتالیا عمیقاً دوپاره شده است. و تظاهرات ضد جنگ پراکنده در آلمان و جمهوری چک وجود داشته است. ناگفته نماند که یک گروه کوچک اما پر سر و صدا در حزب جمهوری خواه ایالات متحده به رهبری مارجوری تیلور گرین، نماینده سرسخت کنگره جورجیا، که در نوامبر گفت که «در زمان جمهوری خواهان، یک پنی دیگر به اوکراین نمی رسد... کشور ما در اولویت است».

پوتین، به نوبه خود، هنوز هم ذخایر انبوهی از مردان و تسلیحات با فناوری پایین را برای ورود به درگیری در اختیار دارد، حتی در شرایطی که زرادخانه موشک‌های با دقت بالا او رو به اتمام است. در حالی که محدودیت اصلی در تلاش جنگی کیف مادی است، نگرانی اصلی کرملین سیاسی است. بسیج بیشتر برای پوتین مخاطره آمیز است، اما به هیچ وجه مرگبار نیست. و در یک رقابت نظامی بین کیفیت و کمیت - روحیه، نظم، آموزش و تجهیزات برتر کیف در مقابل قدرت غلتک بخار به سبک شوروی مسکو - متاسفانه به نقطه ای می رسد که کمیت پیروز می شود. به همین دلیل است که پوتین از هر نظر در حال تدارک یک حمله بزرگ، احتمالاً از چند جهت، است تا بر اساس پیشروی های خونین اخیر در اطراف سولدار یک مزیت تاکتیکی در زمین انجام دهد. درست قبل از اینکه تانک های غربی و خدمه اوکراینی آنها مستقر شوند. روسیه نمی تواند امیدوار باشد که در این جنگ پیروز شود، اما هنوز شانس نبرد دارد که در آن شکست نخورد.

زلنسکی همچنین در موقعیتی بسیار مخاطره آمیزتر از آن چیزی است که محبوبیت فعلی او نشان می دهد. او به مردمش وعده پیروزی کامل داده است و نظرسنجی ها نشان می دهد که نزدیک به ۹۰ درصد از رای دهندگان به او اعتقاد دارند. عدم ارائه آن به لحاظ سیاسی کشنده خواهد بود. امضای هر توافق صلحی که مستلزم از دست دادن زمین اوکراین باشد نیز همینطور است. این تقریباً به طور اجتناب ناپذیری، زلنسکی و حامیان غربی اش را در مسیر برخورد قرار می دهد. اگر پوتین پیشروی کند، سپس آتش بس را اعلام کند و خواستار گفتگو شود، اتحاد ناتو بلافاصله بین اعضایی که خواهان عدالت هستند و آنهایی که خواهان صلح هستند، تقسیم خواهد شد. این به خودی خود مانع از ادامه جنگ اوکراین نمی شود. اما این ناتو است که گلو را می فشارد و یک جنگ بالقوه برای همیشه عزم راسخ ترین متحدان اوکراین را نیز محک خواهد زد. حتی سناریوی خوش‌بینانه بازگرداندن روس‌ها به مرزهای قبل از تهاجم، همچنان اوکراین را تجزیه می‌کند و احتمالاً پوتین همچنان در قدرت است. به طور واقع بینانه، تقریبا هیچ نتیجه واقع بینانه ای برای این جنگ وجود ندارد که به فریاد "خیانت!" اوکراینی ها ختم نشود. اما وقتی جایگزین جنگ جهانی سوم باشد، ممکن است کمتر بد باشد.

منبع: اسپکتیتور / ترجمه: ابوالفضل خدائی

311311

کد خبر 1727715

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ایالات متحده جنگ جهانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۲۶۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا غرب نمی‌تواند میان روسیه و چین فاصله ایجاد کند؟

به گزارش جماران؛ یک دهه پیش، بیشتر مقامات آمریکایی و اروپایی درباره دوام مشارکت در حال ظهور میان چین و روسیه بی‌اعتقاد بودند. تفکر پایتخت‌های غربی این بود که نزدیکی کرملین به چین از سال 2014 محکوم به شکست است، چراکه روابط بین دو غول اوراسیا همیشه به دلیل عدم تقارن قدرت فزاینده به نفع چین و بی اعتمادی مداوم بین دو همسایه نسبت به پیشینه روابط تضعیف می‌شود. زخم اختلافات تاریخی و فاصله فرهنگی بین دو جامعه و نخبگان سیاسی آن‌ها همانند دسیسه‌های استالین علیه مائو در جنگ کره و درنهایت چالش تاریخی بر سر ادعاهای سرزمینی، هر زمانی ممکن است دوباره سر باز کند.

در این میان، مهم نیست که ولادیمیر پوتین، چقدر تلاش می‌کند تا نظر رهبری چین را به سمت تقابل با غرب جلب کند، چین همیشه به روابط خود با ایالات متحده و متحدان ایالات متحده به دلیل الزامات ژئواکونومیک اهمیت می‌دهد. در حالی که مسکو بیشتر از غرب از ظهور پکن هراس دارد و به دنبال آن خواهد بود، به عنوان پهناورترین کشور جهان، یک موازنه خنثی میان غرب و شرق برقرار سازد تا از جغرافیای سیاسی خود هراست کند.

حتی در حالی که چین و روسیه به طور قابل توجهی به یکدیگر نزدیک شده‌اند، مقامات واشنگتن همچنان این موضوع را نادیده گرفته‌اند. آنتونی بلینکن؛ وزیر امور خارجه ایالات متحده در مارس 2023 در جریان سفر دولتی شی جین پینگ؛ رهبر چین به مسکو، گفت: «این یک ازدواج آسان است. من مطمئن نیستم که آیا این یک اعتقاد وجودی میان طرفین باشد. روسیه شریک بسیار کوچکتری در این رابطه است

با این حال، این خوش بینی نمی‌تواند این واقعیت مهم را در نظر بگیرد که چین و روسیه در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری از دهه 1950 به بعد با یکدیگر، همسو و همراه هستند.

بی شک، تشدید صف بندی میان روسیه و چین یکی از مهم‌ترین نتایج ژئوپلیتیکی جنگ پوتین علیه اوکراین را رقم خواهد زد. تلاش‌های آگاهانه شی و پوتین بیشتر این جهت‌گیری را هدایت می‌کند که این دوستی محصول جانبی شکاف عمیق غرب با هر دو کشور است.

این یک مشارکت بدون محدودیت است؟

پوتین و شی در بیانیه مشترکی که در 4 فوریه 2022 منتشر کردند، روابط دو کشور خود را به عنوان «مشارکت بدون محدودیت» توصیف کردند. این عبارت توجه بسیاری را در غرب به خود جلب کرد، به ویژه پس از آن‌که پوتین تنها 20 روز بعد از این دیدار به اوکراین حمله کرد. با این حال، این مشارکت بدون محدودیت در فوریه 2022 متولد نشد.

هرچه باشد هر دو طرف شکاف عمیق ژئوپلیتیکی میان خود را در دهه 60 و 80 میلادی تجربه کرده‌اند و چالش‌های ژئوپلیتیکی میان طرفین یک مسئله کوتاه مدت و کم اهمیت نیست.

چین و روسیه به چند دلیل عمل‌گرایانه به هم نزدیک‌ شده‌اند. هر دو طرف تمایل داشته که درگیری ارضی بین خود را مربوط به گذشته بدانند. تا سال 2006، مرز 2615 مایلی میان آن‌ها به طور کامل تعیین شد. همچنین مکمل اقتصادی نیز آن‌ها را به سمت هم سوق داده است. روسیه منابع طبیعی فراوانی دارد، اما به فناوری و پول مجتاح است، در حالی که چین به منابع طبیعی نیاز داشت و فناوری و سرمایه بالایی در اختیار دارد.

همچنین، روسیه از سال 2000 با ریاست جمهوری پوتین به طور فزاینده‌ای اقتدارگراتر شده است، پکن و مسکو در شورای امنیت سازمان ملل متحد نظرات همسویی داشته و از قدرت خود به عنوان اعضای دائمی برای عقب راندن بسیاری از مواضع و هنجارهای مورد حمایت کشورهای غربی، استفاده می‌کنند.

چین و روسیه مدت‌هاست که نسبت به ایالات متحده بی‌اعتماد و واشنگتن را یک هژمون جهانی مبتنی بر ایدئولوژی لیبرال می‌دانند که قصد دارد از رسیدن پکن و مسکو به جایگاه شایسته آن‌ها در نظم جهانی جلوگیری کند.

پس از فروپاشی روابط روسیه با ایالات متحده بعد از الحاق کریمه به روسیه در سال 2014، کرملین چرخش تندی به سمت شرق داشت تا بتواند اثر تحریم‌های اقتصادی غرب را خنثی کند و اقتصاد روسیه را در برابر فشارهای غرب مقاوم سازد.

روسیه که صنعت دفاعی آن از دهه 1990 عمدتا با فروش تسلیحات به چین و هند، زنده مانده است، توسعه خطوط لوله، راه‌آهن، بنادر و پل‌های مرزی که منابع طبیعی روسیه را به بازار چین و واردات چین را به روسیه هموار میکند را در دستور کار خود قرار داده است.

در نتیجه، سهم تجارت دوجانبه بین کشورها در تجارت کلی روسیه از 10 درصد قبل از الحاق کریمه به 18 درصد قبل از حمله گسترده پوتین به اوکراین، افزایش یافت. با این حال، اتحادیه اروپا شریک مهم‌تری برای روسیه باقی ماند که 38 درصد از تجارت خارجی این کشور را به خود اختصاص داده و همچنین بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار و تامین کننده فناوری برای روسیه و مقصد کلیدی صادرات نفت و گاز این کشور بود.

در مورد چین، روسیه تنها 2.5 درصد از تجارت خرجی را در سال 2022 به خود اختصاص داد و به سختی در رتبه 10 شریک تجاری برتر چین قرار گرفت. چین روابط تجاری، مالی و فناوری خود با ایالات متحده و اروپا را برای پویایی اقتصاد چین بسیار مهمتر از روابط مشابه خود با روسیه می‌داند. در اینجا اقتصاد حرف اول را می‌زند.

به رغم موارد فوق، چین پس از حمله روسیه به اوکراین، روابط خود را با روسیه حفظ و از فرصت خرید نفت ارزان روسیه استفاده کرد. در عین حال، از ارائه کمک‌های مرگبار به مسکو به جز محموله‌های کوچک باروت و تجهیزات جنگی افرادی، خودداری کرد، این یک بازی دو سویه برای چین است. پکن به طور رسمی از تمامیت ارضی اوکراین حمایت کرد و در نقض فاحش تحریم‌های غرب شرکت نکرد، اما روابط خود را با روسیه نسبت به قبل گسترش داده و بسیاری از محصولات تجاری مورد نیاز روسیه را تامین میکند.

جهش در روابط

علیرغم رویکرد اولیه محتاطانه پکن، بیشتر داده‌های موجود نشان می‌دهد که روابط بین چین و روسیه در دو سال پس از تهاجم به اوکراین در حال توسعه است. در سال 2022، تجارت دوجانبه با رشد 36 درصدی به 190 میلیارد دلار و در سال 2023، به 240 میلیارد دلار (از مرز 200 میلیارد دلار در نوامبر گذشت، هدفی که شی و پوتین در ابتدا قصد داشتند در سال 2025 به آن برسند) رسید.

بر اساس داده‌های سازمان تجارت جهانی، سال گذشته، چین کالاهای انرژی به ارزش 129 میلیارد دلار از روسیه وارد کرد. این محصولات عمدتا شامل نفت، گاز، خط لوله، گاز طبیعی مایع شده و زغال سنگ بود که 73 درصد از صادرات روسیه به چین و همچنین فلزات، محصولات کشاورزی و چوب را تشکیل می‌دهد. در همان زمان، چین کالاهایی به ارزش 111 میلیارد دلار به روسیه صادر کرده است که عمده آن تجهیزات صنعتی (حدود 23 درصد صادرات)، خودرو (20 درصد) و لوازم الکترونیکی مصرفی (15 درصد) را شامل شد.

کنترل صادرات غرب و تمرکز بیشتر سرمایه‌های غربی بر اجرای تحریم‌ها به این معنی است که روسیه هیچ گزینه بلندمدتی جز واردات کالاهای صنعتی و مصرفی از چین ندارد. در نتیجه، فروش تجهیزات صنعتی چین در سال 2023 نسبت به سال قبل 54 درصد افزایش یافت و فروش خودروهای چینی تقریبا چهار برابر شد و روسیه را به بزرگترین بازار خارج از کشور برای خودروهای چینی با موتورهای احتراقی تبدیل کرد. در این میان چین بسیاری از قطعات بازار افتر مارکت (قطعات یدکی) خودرو در روسیه را نیز تامین می‌کند.

البته در این آمار، اقلام ساخت چین (از جمله صادرات رو به رشد تراشه، اپتیک، هواپیماهای بدون سرنشین و ابزارهای ساخت پیچیده) پنهان است که مستقیما ماشین نظامی روسیه را تقویت می‌کند.

آما آنچه امروز قابل تشخیص است، این است که چین و روسیه به طور قابل توجهی در زمینه حیاتی همکاری امنیتی و نظامی به یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند. حتی در بحبوحه جنگ تهاجمی روسیه، ارتش آزادیبخش خلق چین تعداد فعالیت‌های مشترک خود را با ارتش روسیه افزایش داده است.

در سپتامبر 2022، علیرغم مشکلات قابل توجه در خط مقدم اوکراین، روسیه یک مانور راهبردی در شرق دور انجام داد که چین 2000 سرباز را به آن مانور اعزام کرد. چند ماه بعد، در ماه دسامبر، نیروی دریایی چین و روسیه رزمایش سالانه خود را این بار در دریای چین شرقی برگزار کردند.

در سال 2023، پکن و مسکو سه دوره تمرین دریایی برگزار کردند و در سال‌های 2022 و 2023، چهار گشت مشترک در آسیا با بمب افکن‌های قابل تجهیز به سلاح هسته‌ای انجام شد. این فعالیت‌ها هنوز به وضوح فاقد وسعت و عمق رزمایش‌های مشترک بین ایالات متحده و متحدانش در اروپا و آسیا هستند، اما ارتش‌های چین و روسیه بدون شک در حال تعمیق قابلیت همکاری خود هستند.

این نزدیکی در دیپلماسی نیز منعکس شده است. از زمان جنگ در اوکراین، ملاقات‌های حضوری بین نخبگان روسیه و چین به طور قابل توجهی افزایش یافته است. کرملین و ژونگ‌نانهای (کاج معروف ریاست جمهوری چین) قبلا با هم کار کرده‌اند، اما پیوندهای شخصی، به استثنای روابط پوتین و شی، نادر بوده است.

اما امروز دو رییس جمهور به تشویق مقامات ارشد خود به همکاری بیشتر با یکدیگر اشاره می‌کنند. از زمان سفر دولتی شی به روسیه در مارس 2023، میخائیل میشوستین؛ نخست وزیر روسیه و اعضای ارشد تیمش، علاوه بر سفر پوتین به پکن در ماه اکتبر، دو بار به چین سفر کردند.

در طول سال 2023، بسیاری از مقامات ارشد روسیه و مدیران اجرایی بزرگ‌ترین شرکت‌های دولتی و خصوصی به چین رفت و آمد کردند. رهبران ارشد چین به ویژه آن‌هایی که از بخش‌های نظامی و امنیتی هستند به روسیه نیز سفر داشته‌اند.

قابل توجه است که این ترافیک عمدتا یک طرفه است. مقامات ارشد و رهبران تجاری روسیه بسیار بیشتر از همتایان چینی خود به چین می‌روند که نشان دهنده نیاز شدید روسیه به چین است. تنها استثنا حوزه نظامی امنیتی است که در آن دیدارهای مقامات عالی رتبه متقارن و متقابل بوده است.

فراتر از روابط حرفه‌ای، ارتباطات با چین برای نخبگان روسی اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده است. اکثر این افراد در حال حاضر تحت تحریم‌های غرب هستند و امکان نگهداری ثروت یا اقامت فرزندان آن‌ها در آمریکا یا اروپا برای تحصیل ممنوع است.

در این میان، دانشگاه‌های برتر چین و هنگ کنگ نسبت به موسسات مشابه در روسیه رتبه‌بندی بسیار بالاتری دارند. شواهد حکایت از آن دارد که برای اولین بار در تاریخ روسیه، اعضای نخبگان روسی و فرزندانشان شروع به یادگیری زبان ماندارین کرده‌اند.

گرم شدن کلی نگرش‌ها در روسیه نسبت به چین در نظرسنجی‌ها نیز منعکس شده است، از جمله داده‌های اخیر حاصل از تلاش‌های مشترک «بنیاد کارنگی» و «مرکز لوادا»، سازمان مستقل نظرسنجی روسیه نشان می‌دهد که در پایان سال 2023، حدود 85 درصد از روس‌ها به چین نگاهی مثبت داشته‌اند. در حالی که تنها 6 درصد نظر منفی نسبت به این کشور وجود داشت.

تقریبا سه چهارم روس‌ها معتقد نیستند که چین برای آنها تهدید است، در مقابل حدود یک پنجم روس‌ها فکر می‌کنند چین برای آنها یک تهدید است. بیش از نیمی از مردم روسیه اکنون می‌خواهند فرزندانشان زبان چینی را بیاموزند که یک پیشرفت خیره کننده است. همچنین بیش از 80 درصد از مردم هنوز هم دوست دارند فرزندانشان انگلیسی یاد بگیرند، اما تعداد افرادی که به زبان ماندارین علاقه مند هستند به سرعت در حال افزایش است.

در نهایت، بیشترین نگرش‌های دوست‌دار چین در شرق دور روسیه ثبت شده است. منطقه‌ای که با چین مرز مشترک دارد و در زندگی روزمره بیشتر در تعامل با این کشور هستند. این تمایل عمومی مثبت به چین به کرملین اجازه داده است تا با پکن در آغوش اقتصادی، فنی و سیاسی نزدیک‌تر از همیشه وارد شود.

دیگر خبرها

  • ناتو یک قدم تا اعزام نیرو به اوکراین فاصله دارد!
  • چرا غرب نمی‌تواند میان روسیه و چین فاصله ایجاد کند؟
  • تحولات اوکراین| طرح ۵ ادعای زلنسکی برای رهبران ناتو
  • زلنسکی: ناتو باید روشن کند متحد کی‌یف هست یا نه
  • دبیرکل ناتو: اوکراین به زودی سامانه‌های ضدهوایی بیشتری دریافت می‌کند
  • رییس شورای اروپا: ترامپ، از پوتین نترس!
  • انتقال دارایی‌های مسدود شده روسیه خطرات قانونی دارد
  • اولین مصاحبه یولیا ناوالنایا همسر رهبر سابق مخالفان روسیه و انتقاد از غرب
  • انفجار مهیب در پایگاه هوایی روسیه در کریمه و نابودی سامانه های موشکی+ فیلم/پیش بینی رسانه آمریکایی از نزدیک بودن شکست اوکراین در برابر روسیه
  • انفجار مهیب در پایگاه هوایی روسیه در کریمه و نابودی سامانه های موشکی